طرح

سلام اینجا طرحهای زهرا است

طرح

سلام اینجا طرحهای زهرا است

بعد این معاونت اردویی بعضی وقتا مسابقه هم میزاشت

نمیدونم از کجا میرفت یه جام پیدا میکرد 

مثلا مسابقه کمدی ترین کول ترین نشریه بهش جام میداد 

خانوم ها یه نشریه اقایون یه نشریه 

حالا بدبختی من اون جمعه فرداش امتحان فیزیک داشتم نرفتم باهاشون کلاس درس خوندن گذاشتم اصلا هم رفتم خونه نخوندم 

بچه ها ماه ها با خاطره اون نشریه میخندیدن 

چیز بد نبود از چارلی چاپلین هم قشنگ تر 

انقندر میخندیدیم 

ما کار روتینمون درست کردن کتاب و نشریه بود 

یه نشریه هم داشتیم از اونم پول جمع میکردیم برای موسسه

اسم نشریمون درفش بود 

یه ماهنامه داشتیم من قسمت علما رو بر عهده گرفتم اسمش سماع بود هر ماه یک ماهنامه از اونم پول جمع میکردیم برای موسسه

اتفاقا یک بارم از پدر بزرگم و اثارشون نوشتم 

یه بارم از ایت الله نجابت



فکرکنم اینا اینو دیدن ترکیدن 


اقاسید بدیش این بود که نمینوشت قرار داداشو چون شاید فکر میکرد ما با هم برادریم البته که زیرش هم نمیزد 

فرض کن دختره رفته بود ازش شکایت کرده بود که من یه خواستگار داشتم بهش گفتم استخاره کنه جلو من استخاره کرد بد اومد 


تورور خدا علمای عزیز میشه استخاره رو تعطیل کنید 

بنظر من هم چیز خیلی درست هم نیست شاید یک درصد کلا بهت بگه کمتر حتی 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد